![سفارش تبلیغ سفارش تبلیغ](http://gh-m-r.rzb.ir/temp/ghalebgraph/1394/orange/images/ads120.png)
![سفارش تبلیغ سفارش تبلیغ](http://gh-m-r.rzb.ir/temp/ghalebgraph/1394/orange/images/ads120.png)
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
گردشکری سلامت در خانه گردشگری ویرا | 0 | 136 | malishahidi |
تبلیغات اینستاگرام اصفهان | 0 | 116 | sadra77 |
مشاوره دیجیتال مارکتینگ | 0 | 114 | sadra77 |
طراحی سایت وردپرس | 0 | 112 | sadra77 |
Iran tours DanaTrips | 0 | 129 | malishahidi |
طراحی تخصصی فروشگاه اینترنتی | 0 | 123 | minajafari |
هتل دی ریتز کارلتن استانبول | 0 | 112 | minajafari |
ویزای سرمایه گذاری آمریکا eb5 | 0 | 120 | minajafari |
الگوریتم Mobile First index چیست؟ چه تاثیری بر سئو دارد؟ | 0 | 121 | minajafari |
بهترین شرکت طراحی سایت در تهران | 0 | 108 | minajafari |
ریاضی یعنی
عشق به یک، به واحد، به خدای یکتا و رسیدن به او
از طریق ریشه یابی و تعیین علامت ...
برای مشاهده به ادامه مطلب بروید.
خلاقیت با در خودکار
ریاضدراولین و آخرین سوره قرآن: تعداد آیات اولین سوره (فاتحه ) 7 و تعداد آیات آخرین سوره (ناس) 6 می باشد که مجموع این 2 عدد 13 می شود 7 + 6 = 13 تعداد کلمات اولین سوره (فاتحه) 31 و تعداد آیات آخرین سوره (ناس) 21 کلمه است ، که مجموع این 2 عدد نیزمضربی از 13 است 31+ 21 = 52 = 13 × 4 آخرین آیه قرآن (مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ) 13 حرف دارد با حروف مقطعه : اولین سوره ای که با حروف مقطعه آغاز شده است سوره بقره ( الم ) و آخرین آن سوره قلم که با (ن) آغاز شده است. عجیب اینکه تعداد آیات سوره بقره 286 است که مضربی از 13 می باشد 286 = 13 × 22 و تعداد آیات سوره قلم 52 است که باز هم مضربی از 13 است 52 = 13 × 4 جالبتر آنکه مجموع آیات این 2 سوره نیز مضربی از 13 است 286 + 52 = 338 = 13 × 13 × 2 29 سوره با حروف مقطعه آغاز شده اند که اگر تعداد آیات این سوره ها را با هم جمع کنیم عدد 2743 بدست می آید که این عدد نیز بر 13 بخشپذیر است (مضربی از 13 است ) 2743 = 13 × 211 تعداد حروف پس از حروف مقطعه در آیات دارای حروف مقطعه 78 است که 78 نیز مضربی از 13 می باشد اگرتاریخ سه واقعه اصلی زندگی پیامبررا محاسبه کنیم: بعثت : 40 سالگی هجرت : 53 سالگی وفات : 63 سالگی و این اعداد را با هم جمع کنیم عدد حاصل مضربی از 13 خواهد بود 40 + 53 + 63 = 156 = 13 × 12 حضرت محمد 13 سال بعد از بعثت از مکه به مدینه مهاجرت کردند حضرت علی (ع) در 13 رجب متولد شدند و......... باز هم می توان گفت 13 یک عدد نحس است ؟ هیچ عددی نحس نیست ... خداوند هیچ عددی را نحس قرار نداده است... واقع بین باشیم برگرفته از تحقیقات عبد الدائم الكحيل ترجمه : زيتون عسلي
سلامی طبیعی، سلامـی صحیح به اخـلاص دیـوار جـزء صحیح
سلامی ز بردار حاصل ز جمع ز تفریق اشک از دو چشمان شمع
سلامی به یک زاویه از دیدگان که معکوس بدیها در آن شد عیان
سهنفر با هم میرن ساعت فروشی ، ساعت میخرن۳تومن. یعنی نفری ۱۰تومن دادن. صاحب مغازه به شاگردش میگه قیمت ساعت ۳۰تومن نبوده ۲۵تومن بوده. برو۵تومن بهشون برگردون. شاگرد مغازه از این ۵ تومن ۲تومنشو واسه ی خودش برمیداره .
۳تومن دیگرو میده به اون سه نفر. (نفری یک تومن). پس با برگشت یک تومن نفری، اونها هركدوم ۹ تومن دادند. حالا سوال اینجاست اگه ۲۷=۳*۹
۲ تومنم كه شاگرد مغازه برداشته ، میشه ۲۹ تومن پس اون یک تومنه كجاست؟
برای مشاهده به ادامه مطلب بروید...
1-استفاده از مثل
یکی از وظایف مهم یک مربی و معلم تفهیم مطلب است.از روشهای مهم وآسان تفهیم مطلب استفاده
از مثل است.کلمه مثل 69بار در قرآن تکرار شده است.بزرگان و اساتید هم در کلاس خود از مثل استفاده
می کردند
یکی از شاگردان شهید مطهری می گوید:استاد در تفهیم مطالب از مثال های زیادی استفاده می کردند
و مثال های بسیار مناسبی نیز بر می گزیدند.
مثال زدن و استفاده ازمثل ویژگی و هنر خاصی را می طلبد.گاهی اوقات آوردن یک مثل ما را از هدف دورتر می کند.پس در آوردن مثل باید کاملا دقت کرد.
به نمونه زیر دقت کنید:
2 4 = 16
بین رقم های 1 و 6 عدد 15 را قرار می دهیم مجذور بودن آن از بین نمی رود:
342 = 1156
دوباره عدد 15 را وسط عدد 1156 قرار می دهیم به عدد 11556 می رسیم که باز مجذور کامل است:
2 334 = 111556
هر چه این عمل را ادامه می دهیم یعنی مرتبا عدد 15 را در مرکز
عدد قبلی بگذاریم مجذور کامل بودن آن حفظ می شود:
2 3334 = 11115556
2 33334 = 1111155556
2 333334 = 111111555556
زندگی
فیثاغورث در جزیره ساموس، نزدیک کرانههای ایونی، زاده شد. او در عهد قبل از ارشمیدس، زنون و اودوکس (۵۶۹ تا ۵۰۰ پیش از میلاد) میزیست.
او در جوانی به سفرهای زیادی رفت و این امکان را پیدا کرد تا با دانشمندان مصر و بابِل آشنا شود و دانش آنها را بیاموزد. به طوری که معروف است فیثاغورث، روی هم رفته، ۲۲ سال در سرزمینهای خارج از یونان بود و چون از سوی پولوکراتوس، شاه یونان، به آمازیس، فرعون مصر سفارش شده بود، توانست به سادگی به رازهای کاهنان مصری دست یابد. او مدتها در این کشور به سر برد و در خدمت کاهنان و روحانیون مصری به شاگردی پرداخت و آگاهیها و باورهای بسیار کسب کرد و از آنجا روانه بابل شد و دوران شاگردی را از نو آغاز کرد.
وقتی او در حدود سال ۵۳۰، از مصر بازگشت، در زادگاه خود مکتب اُخُوَّت (که امروزه برچسب مکتب فیثاغورث بر آن خورده است) را بنیان گذاشت که طرز فکر اشرافی داشت. هدف او از بنیان نهادن این مکتب این بود که بتواند مطالب عالی ریاضیات و مطالبی را تحت عنوان نظریههای فیزیکی و اخلاقی تدریس کند و پیشرفت دهد.
فیثاغورث نیز به مانند سقراط جانب احتیاط را نگاه داشت و چیزی ننوشت . تعالیم وی از طریق شاگردانش به دست ما رسیده است . اکنون روشن شده است که که شاگردان فیثاغورث ، باعث و بانی بخش اعظمی از لباس چهل تکه تفکر ، آداب و رسوم ، ریاضیات ، و اندیشههای عجیب و غریبی هستند که در مکتب فیثاغورث موجود است.
شیوه تفکر این مکتب با سنت قدیمی دموکراسی، که در آن زمان بر ساموس حاکم بود، متضاد بود. و چون این مشرب با مذاق مردم ساموس خوش نیامد، فیثاغورث به ناچار، زادگاهش را ترک گفت و به سمت شبه جزیره آپتین (از سرزمینهای وابسته به یونان) رفت و در کراتون مقیم شد.
در افسانهها چنین آمده است که متعصبان سیاسی، تودههای مردم را علیه او شوراندند و به ازای نور هدایتی که وی راهنمای ایشان کرده بود مکتب او را آتش زدند و وی در میان شعلههای آتش جان سپرد.
این جمله معروف را دوستدارانش در رثای او گفتهاند:
«Sic transit gloria mundi»
یعنی «افتخارات جهان چنین میگذرند».
وی نظرات ریاضی خویش را با باورهای دینی درهم آمیخته بود. او در عین حال هم دین مدار و هم ریاضیدان بود و بقولی یکدهم شهرت او نتیجه نبوغ وی و مابقی ماحَصَل ارشاد و رسالت اوست.
فیثاغورث و مسئلهٔ استدلال در ریاضیات
برای آنکه نقش فیثاغورث را در تبیین اصول ریاضیات درک کنیم، لازم است کمی درباره جایگاه ریاضیات در عصر وی و پیشرفتهایی که تا زمان وی صورت گرفته بود، بدانیم؛ که این هم به نوبه خود، در خور توجه است. جالب است بدانید با اینکه مبنای ریاضیات بر «استدلال» استوار است، قبل از فیثاغورث هیچ کس نظر روشنی درباره این موضوع نداشت که استدلال باید مبنی بر مفروضات باشد. به عبارتی استدلال، مسئلهٔ تعریف شدهای نبود.
در واقع میتوان گفت بنا به قول مشهور، فیثاغورث در بین اروپاییان اولین کسی بود که روی این نکته ا صرار ورزید که در هندسه باید ابتدا «اصول موضوع» و «اصول متعارفی» را معین کرد و آنگاه به اتکاء آنها که «مفروضات» هم نامیده میشوند، روش استنتاج متوالی را پیش گرفت به پیش رفت. از نظر تاریخی «اصول متعارفی» عبارت بود از «حقیقتی لازم و خود بخود واضح».
اینکه فیثاغورث استدلال را وارد ریاضیات کرد، از مهمترین حوادث علمی است و قبل از فیثاغورث، هندسه عبارت بود از مجموعه قواعدی که ماحصل تجارب و ادراکات متفرق بودهاند؛ تجارب و قواعدی که هیچگونه ارتباطی با هم نداشتند حتی کسی در آن زمان حدس نمیزد مجموعهٔ این قواعد را بتوان از عدهٔ بسیار کمی اصول نتیجه گرفت. در صورتی که امروزه حتی تصور این موضوع که ریاضیات بدون استدلال چه وضع و حالی داشته است برای ما ممکن نیست. اما در آن عصر این موضوع گام بلندی به سوی نظام قدرتمند هندسه محسوب میشد.
مجمع فیثاغوری
بنیان فلسفی مجمع فیثاغوری بر آموزش رازهای عدد قرار داشت. به اعتقاد فیثاغورثیان، عدد، بنیان هستی را تشکیل میدهد، علت هماهنگی و نظم در طبیعت است، رابطههای ذاتی جهان ما، حکومت و دوام جاودانی آن را تضمین میکند. عدد، قانون طبیعت است، بر نظام جهان حکومت میکند و شرط هرگونه شناخت و دانشی است. چیزها، تقلید و نمونهای از عدد هستند.
چنین برداشت ستایشآمیزی از عدد، با باورهای اسرارآمیزی درآمیخته بود، که همراه با مقدمههای ریاضی، از مکاتیب پیامبران – همچون علوم جفر و حروف و اعداد و اَوفاق - اقتباس شده بود.
فیثاغوریان برخی بستگی های عددی را در پدیدههای طبیعت پیدا کردند. از جمله، نسبت تعداد وجهها، راسها و یالهای مکعب هم برابر است با نسبت عددی. تعداد اضلاع یک مکعّب برابر است با عدد 12 ؛ اهرام – و خصوصاً اهرام مصر که ساخته و معجزۀ حضرت ادریس(ع) یا همان هِرمِس بزرگ بوده اند، دارای چهار وجه مثلث اند که 4 در 3 باز میشود 12 ؛ همچنین در قضیّۀ تثلیث دایره، که 360 درجه است، به سه بخش 120 درجه ای می رسیم که مضرب 12 است؛ تعداد مربع های حاصله در قضیّۀ فیثاغورث پیرامون مثلث قائم الزاویه نیز 3 عدد است که حاصل ضرب آن در 3 ضلع مثلث میشود 12؛ تعداد طوالع یا بروج نجومی 12 صورت فلکی است و نیز ماههای سال در همگی اُمَم 12 عدد است؛ تعداد ساعات شبانه روزی 12 عدد است؛ تعداد بندهای انگشتان چهارگانه هر دست که به هنگام دعا پیش روی انسان است، بازهم 12 عدد است؛ و... آنها چنین دانسته بودند که عدد 12 اشاره به دوازده موجود پاک الهی است که هنگام دعا نیز با نگاه به کف دست باید به آنها توجّه داشت و ایشان را واسطة فیض الهی نمود؛ چیزی که بعداً فقط در مذهب شیعۀ دوازده امامی – از مذاهب اسلام – یافته شد.
همچنین فیثاغوریان متوجه شدند که اگر بخواهیم صفحهای را با یک نوع چندضلعی منتظم بپوشانیم، فقط سه حالت وجود دارد؛ دور و بر یک نقطه از صفحه را میتوان با ۶ مثلث متساویالاضلاع، با ۴ مربع، و یا با ۳ ششضلعی منتظم پر کرد، به طوری که دور و بر نقطه را به طور کامل بپوشاند. همانطور که مشاهده میشود، تعداد این چندضلعیها با همان نسبت ۳:۴:۶ مطابقت دارد و اگر نسبت تعداد اضلاع این چندضلعیها را در نظر بگیریم، به همان نسبت میرسیم.
بر اساس همین مشاهدهها بود که مکتب فیثاغوری اعتقاد داشت همهٔ پدیدههای گیتی از بستگیهای عددی مشخصی پیروی میکنند و یک هماهنگی وجود دارد. از جمله فیثاغوریان گمان میکردند فاصلهٔ بین اجرام آسمانی را تا زمین در فضای کیهانی میتوان با نسبتهای معینی پیدا کرد. به همین دلیل بود که در مکتب فیثاغوری به بررسی دقیق نسبتها پرداختند. آنها به جز نسبت حسابی و هندسی، دربارهٔ نوعی بستگی هم که به همساز یا توافقی معروف است، بررسیهایی انجام دادند.
سه عدد را به نسبت همساز گویند وقتی که وارون آنها به نسبت حسابی باشد. به زبان دیگر سه عدد تشکیل تصاعد همساز یا توافقی میدهند، وقتی وارون آنها تصاعد حسابی باشد. سه عدد ۳، ۴ و ۶ به نسبت توافقی هستند، زیرا کسرهای ۱/۳، ۱/۴ و ۱/۶ به تصاعد حسابی هستند زیرا:
1 / 4 − 1 / 3 = 1 / 6 − 1 / 4
به مناسبت اهمیت بیاندازهای که مکتب فیثاغوری برای عدد قایل بود و فیثاغوریان توجه زیادی به بررسی و کشف ویژگیهای عددها میکردند، در واقع، مقدمههای نظریه عددها را بنیان گذاشتند. فیثاغورث میگفت که او حساب را والاتر از نیازهای بازرگانی میداند. در ضمن، ویژگی عدد را هم به یاری ساختمانهای هندسی پیدا میکردند. با وجود این، رواج نوعی دستگاه مناسب برای عدد نویسی را در یونان، به فیثاغوریان و یا هواداران نزدیک آنها نسبت میدهند. در این نوع عدد نویسی که از فینیقیها گرفته بودند، از حرفهای الفبای فینیقی، برای نوشتن عددها استفاده شد (همان حساب ابجدی در علم جفر): ۹ حرف اول الفبا (ا ب ج د ه و ز ح ط) برای عددهای از 1 تا ۹ بود، ۹ حرف بعدی (ی ک ل م ن س ع ف ص) برای نشان دادن دهگان (۲۰،۱۰،...،۹۰) بود، و ۹ حرف بعدی (ق ر ش ت ث خ ذ ض ظ) برای صدها (۲۰۰،۱۰۰،...،۹۰۰)، و بالاخره حرف آخِر (غ) برای 1000 . برای اینکه حرف از عدد تشخیص داده شود، بالای عدد خط کوتاهی میگذاشتند. برای نشان دادن عددهای بزرگتر از نشانههای اضافی استفاده میکردند. وقتی نشانهای شبیه ویرگول را جلو عددی میگذاشتند، به معنای هزار برابر آن بود، برای ده هزار برابر عدد، یک نقطه جلو عدد میگذاشتند (که نظیر این اعمال را در علم جفر، ترقـّی یا ترفـّـُع گویند)؛ که توسّط این روش، آنها جواب هر سؤال از گذشته و حال و آینده را به همان زبان استخراج می کردند و آنرا به حضرت موسی(ع) و هِرمِس (حضرت ادریس – ع) نسبت داده اند. و بعدها کاملترین کتابها در این علم (جفر و حروف) بازهم توسّط شیعیان دوازده امامی به نگارش درآمده و روایات فراوانی از جعفر صادق (امام جعفر صادق) در رابطه با روشهای اسرارآمیز آن و ابداع فرمولهای دقیقتر آن آورده اند.
فیثاغورث میتوانست قانون 3-4-5 را كه دربارهی طول ضلعهای مثلث قائم الزاویه است، از مصریان آموخته باشد، اما پژوهشهای اخیر نشان میدهد كه در بابل به چیزی برخورد كه ما آن را نسبت فیثاغورثی مینامیم. بابلیها پی برده بودند كه عدهای نسبت میتوانند 3-4-5 یا 6-8-10 یا تركیبی از این دست باشند كه اگر بزرگترین عددش مربع شود برابر مجموع مربعهای دو عدد دیگر خواهد بود. این گام بلندی به جلو بود كه فیثاغورثیان بهخوبی از آن بهره گرفتند.
جنبهی دیگری كه فیثاغورثیان فریفتهاش بودند، میانهها بود. نخست آنها در فكر میانهی عددی بودند(یعنی عدد میانی در تصاعد عددی سه جملهای. برای مثال، در تصاعد 4،5،6، میانه عدد 5 و در تصاعد 4، 8، 12، میانه 8 است).
افکار فیثاغورث ریاضیدان یونانی به شکل گیری ریاضیات نوین غرب کمک کرده است . هدف او توضیح همه پدیده های طبیعی بر اساس ریاضیات بود . فیثاغورث بیش از هر چیز برای فرمولی که در مورد نسبتهای اضلاع مثلث قائم الزاویه ارائه کرده است معروف است:
A2 = B2 + C2 یعنی مربع وَتَر در این مثلث برابر است با مجموع دو مربّع دوضلع دیگر.
مفاهیم متعدد دیگری (مانند تصاعدهای حسابی و هندسی و عددهای مربع کامل ) که برای ریاضیات نوین نقش زیر بنایی دارند بر افکار فیثاغورث مبتنی هستند . فیثاغورث و پیروان او \"ریاضیات هماهنگ\" را تشکیل می دهد ابداع کردند.
حدود 525 ق.م یک آکادمی را در کروتون (که اکنون کروتونا نام دارد) تأسیس می کند . این آکادمی یک مدرسه و یک مکتب اُخوّت (برادری مذهبی مبتنی بر اصول اخلاقی و دینی) است ، که در آن همه برادران می بایستی وفاداری و رازداری را رعایت کنند . این سنت نیز در میان شیعیان مسلمان در روز جشن پیشوائی علی (امیر المؤمنین علی ع) (= غدیر خم) متداول است و در روایات آنها چنین آمده که بهتر است میان دو نفر که پیمان برادری می بندند تناسب – که امری ریاضی است - حاکم باشد (تَواخَوا بَینَ الأشکالِ وَ الأمثال = برادری ببندید میان آنها که شکل و مثل هم اند). نزد فیثاغورثیان عشق پاک که مبنای برادری است و باز هم شیعیان مسلمان اعتقاد دارند که میان علی و پیامبر اسلام چنین عشقی حاکم بوده، ناشی از تناسب عددی قوای جسمانی و روحانی و عاطفی هر دو طرف با هم است، که سبب عشق دو جانبه ( البته غیر شهوانی) میشود و اگر این چنین اشخاصی به هم برسند، تناسب میان ایشان، سبب تحوّلات شگرفی در گیتی و نظام ریاضی جهان خواهد شد و اگر این افراد از هم جدا شوند، دچار نقصان می گردند. این نکته در بیاناتی از پیامبر اسلام نیز به چشم می خورد؛ آنجا که می گوید: ((ارواح انسانها گروه هایی دسته دسته اند، هرکدام با دیگری تناسب داشته باشد، جذب او می شود و هرکدام با دیگری نامتناسب باشد، از او دفع می شود)) (الأرواحُ جُنودٌ مُجَنَّدَة ٌ ما تـَئآلـَفَ مِنهَا ائتـَلـَفَ وَ ما تـَخالـَفَ مِنهَا اختـَلـَفَ). امّا در نظر فیثاغورثیان و نیز اهل اسلام، عشقهای احساسی و شهوانی که ریشه در اعماق روح انسانی ندارند، مانع کسب کمال و سبب بهم ریختن نظم ریاضی طبیعت فردی و جهانی میشوند و نه تنها سازنده و متناسب نیستند بلکه مخرّب و نا همگن و نا متناسب اند.
در ریاضیات، فیثاغورث و پیروان او با آرایشهای مختلف دسته هایی از ریگ آزمایش می کنند و در می یابند که دنباله های منظمی از اعداد پدید می آید. مثلاً شکلهای مثلثی دنباله 10،6،3،1،... و شکلهای مربعی دنباله 16،9،4،1،... را ایجاد می کنند. کلمه calculate به معنی محاسبه، از calculus به معنی «سنگریزه» و نیز اصطلاح مربع (توان دوم) از این کاربرد ریگها اقتباس شده است . در هندسه ، آنها در می یابند که مجموع زوایای یک مثلث همیشه 180 درجه است.
آنها همچنین این قضیه معروف را ارائه می کنند که مربع وتر یک مثلث قائم الزاویه برابر مجموع مربهای دو ضلع دیگر ان است . فیثاغورث در آسیای صغیر (ترکیه امروز) به سفرهای وسیعی می پردازد و در آنها با بعضی از ریاضیدانان برجسته ان زمان تبادل نظر می کند.
برخی دیگر از عقاید فیثاغورث:
1) درباره ی روح انسانی همواره دو طرز تلقی وجود داشته است؛ در یک طرز تلقی روح را فناپذیر دانسته اند و در طرز تلقی دوم، فناناپذیر. پیش از فیثاغورس طرز تلقی هایی وجود داشته که فناناپذیری را تنها صفت خدایان می دانسته است؛ لکن از دیدگاه او، روح نه تنها بعد از مرگ زنده است، بلکه فناناپذیر هم هست.
2) اعتقاد به بازگشت برخی از انسانها و زنده شدن دوبارۀ آنها (رَجعَت جسمانی) جهت تنظیم نهائی نظام عددی گیتی خداوندی؛ که عالمان شیعۀ دوازده امامی از میان مسلمانان به آن نیز اعتقاد دارند و کتابها در رابطه با آن نوشته اند. و این بازگشت (رجعت جسمانی) با تناسخ و \"عود ارواح\" فرق می کند که معتقدان به آندو می گویند: روح انسانها همگی از کالبدی به کالبد دیگر پس از مرگ و با تولد مجدد منتقل میشود. تناسخ نزد فیثاغورث و اهل اسلام و شیعیان باطل است و معتقد به آن را کافِر میدانند.
فیثاغورث انسانها را به سه دسته تقسیم میکند:
1) انسان هایی که در جست و جوی موفقیت و کمال (success) هستند.
2) انسان هایی که در جست وجوی لذت حیوانی (pleasure) هستند.
3) انسان هایی که درجست وجوی حکمت و دانائی (wisdom) هستند.
انسان های لذت طلب همیشه به دنبال اوضاع و احوالی مساعد با بدن و غرایز خود هستند. انسان های موفقیت طلب از این لذت ها چشم پوشی کرده و به دنبال افتخار و موقعیت اجتماعی هستند و انسان های حکمت طلب لذت و موفقیت را کنار گذاشته و تنها در پی حکمت و دانایی اند.
فیثاغورثیها زندگی را به جشن یا بازار تشبیه میکنند که در آن آدمها در مسابقه میکنند. بعضی به خرید و فروش مشغول اند؛ در حالی که بهترین ها تماشاگرند. به همین ترتیب در زندگی طبایع مطیع (برده وار) برای پول یا افتخار تقلا میکنند، اما انسان دانا و حکیم در جست وجوی حقیقت است. وی حقیقت را با هدف معینی جستجو میکند. همانطور که جهان از عناصر مادی تشکیل شده است و به سبب حیات و عقل الهی ساختاری منظم به خود میگیرد؛ درست به همین سان ما نیز جهان ((کوسموس)) صغیر و ساختارهای سازمند (organic)ی هستیم که از همان ماده تشکیل شده ایم و همان اصول نظم را باز تولید میکنیم ؛ اما ما فقط در صورتی خواهیم توانست این اصول را تا آنجا که در بدن فانی مقدور است به نحو رضایت بخشی بازتولید کنیم که آزادی عنصر الهی عقل را – که بارقه ای از آن را داریم – خوب بپرورانیم و از طریق مطالعه ی نظمی که در اطراف ما خود را نشان می دهد، نحوه ی انعکاس آنها را در فعالیت زندگی مان بیاموزیم.
فیثاغورث گفته بود غایت علم و حکمت – که زندگی اصیل و راستین، همان زندگی حکیمانه است – اتصال به خدا و خدایی شدن اخلاق و اعتقادات انسان است. لازمه ی اتصال به خدا این است که واسطه ای بین آن دو وجود داشته باشد؛ زیرا اگر آن دو واسطه نداشته باشند، سخن گفتن از اتصالشان بی معناست. این واسطه را فیثاغورث هم با تعبیر \"حدّ و اعتدال و نظم\" به کار برده است و هم با تعبیر \"معصوم الهی بودن\" ( که از اعتقادات شیعه در مورد پیامبران و امامان است و ایشان را واسطۀ خدا و خلق می دانند).
مفهوم \"حد و اعتدال و نظم\" از این طریق به دست می آید که فیثاغورثی ها \"خدای صورت دهنده (مُصَوِّر)\" را پرستش میکردند... یعنی ستایش ایده های مربوط به حد و اعتدال و نظم. تصادفی نیست که آنها خدایی را به عنوان پشتیبان الهی خود برگزیدند که در معبد آن عبارت \"اسراف نکن\"، \"حد را رعایت کن\" و کلمات دیگری در همین معنا نوشته شده بود. شیعیان مسلمان نیز از علی نقل میکنند که گفت: سفارش میکنم شما را به ترس از خدا و نظم در برنامه های زندگی تان (اُوصیکُم بِتَقوَی اللهِ و نظمِ اَمرِکُم).
مفهوم حکمت نیز در این عبارت فیثاغورث آمده است که: \"هیچ کس جز خدا حکیم نیست.\" یعنی فلاسفه به دروغ ادّعای حکیم بودن را دارند؛ چه، حکمت راز ارتباط انسان با خداست و از طریق حکمت است که ما در نظم و اعتدال جهان هستی تأمل کرده و آن را درباره ی خویش به کار می گیریم و چون در نظام هستی بینهایت نظم ریاضی نهفته است، لذا انسان محدود هرگز نمی تواند خود را حکیم بداند؛ بلکه کسی میتواند خود را حکیم بداند که تمام جهان را آفریده باشد – و او خدا است – و یا اینکه به واسطۀ وحی و الهام به او حکمت از جانب خدا – در حدّ ظرفیّتش – عطا شده باشد – که پیامبران و جانشینان ایشان هستند.
نکته ی دیگر این است که حکمت خصیصه ی نفس یا روح به شمار می رود. نفس به معنای فیثاغورثی اش به معنای هماهنگی میان اجزای آن است، نه هماهنگی میان اجزای بدنی. هماهنگی عامل فضیلت اخلاقی است و نا هماهنگی از شرارت پدید می آید.
بنابراین روح است که باید پرورانده شود تا سعادت نهایی حاصل گردد و برای پروراندن روح به دین احتیاج داریم. دین نیز از یک سو ما را به \"کوسموس\" نزدیک ساخته و از سوی دیگر بهترین شیوه ی زندگی است.
پس می توانیم بگوییم که از دید فیثاغورث:
الف)تمام اجزاء و موجودات جهان هستی خویشاوند یکدیگر و همگن با هم ولی کاملاً جدا از هم – مثل اعداد در محاسبات ریاضی - محسوب می شوند.
ب) نظم و اعتدال عناصر و صفات الهی اند که بخشی از آنها را در خلق خود به ودیعه نهاده است.
ج) انسان دارای روحی است که علی رغم ناسازگاری میان اجزای آن – مثل نفس امّاره و شهوت و غضب با نفس لوّامه (وجدان ملامت گر) و عفّت و انسانیّت - توان ایجاد سازگاری نظم و اعتدال در خویش را دارد.
د) ایجاد نظم اعتدال یا سازگاری در روح آدمی، فقط با حکمت دینی میسّر می شود.
هـ) حکمت دینی از راه اندیشیدن درباره ی کل منظم و سازگار هستی و عملی کردن آن، آدمی را شبیه عالَم ساخته و با ایجاد تناسب ریاضی، به آن متصل می سازد.
و) با شباهت انسان به عالَم و اتصال به آن، اندکی از عناصر و صفات الهی در وی متحقق می شود.
ز) با تحقق این بخش از عناصر و صفات الهی و با تبعیّت از پیامبران و جانشینان ایشان، انسان اتصال به خدا یافته و اخلاق او خدایی می شود. چنانکه علی – پیشوای شیعیان – در گفتاری چنین میگوید: (( هرکه خود را بشناسد خدای خود را خواهد شناخت)) (مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ).
به نام خدا
بخوان به نام پروردگارت که آفرید انسان را از علق. بخوان پروردگارت که کریمترین کریمان عالم است. خدایی که بشر را بوسیله قلم آموخت . بیاموخت به آدمی آنچه را که نمی دانست.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ
آنچه را انسان نمی دانست خداوند به واسطه فرستاده اش محمد (ص) به نسبشر اهدا کرد. تا ان آن تعمق کند و راه خویش را بیابد.
ان الله سبحانه وتعالى علم الانسان ما لم یعلم عن طریق بعثه للرسول (ص) وکانت تلک هدیة للبشریه جمعاء . کی یتدبر الانسان ویتفکر ویجد طریقه .
هر آینه در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز ، خردمندان را عبرتهاست.
برای دیدن به ادامه مطلب بروید ...
(آرد برنج یا آرد گندم + شیر + شکر)
صبحانه انگلیسی : این صبحانه از لوبیا ، سوسیس ، تخم مرغ ، قارچ و نان تست و یک فنجان چای تازه دم تشکیل شده است.
موضوع مقاله :
چگونگی آموزش هندسه ی مقطع راهنمايي
چکيده
هندسه به عنوان بخشی از رياضی ، يکی از درس های مهم ، مشکل و در عين حال ، پر جاذبه و شيرين دوران تحصيل است . ( البته گهگاهی نيز مخاطره آميز می شود و لازم است موردتوجه قرار گيرد .) هر معلمی که در مقطع راهنمايي ، درس رياضی را تدريس کرده باشد ، متوجه اين می شود که دانش آموزان در بخش هندسه ، دچار سردر گمی می شوند و مسائل مربوط را نا ملموس تلقی می کنند . علت اين امر می تواند دلايل خاص خود را داشته باشد . بايد از ديد دانش آموزان به مسأله نگاه کرد و عملکردهای آن ها را در حل نمونه های متنوع مربوط به هندسه بررسی نمود تا منشا اين مشکل پيدا شود و راه حل مناسب پيشنهاد گردد .در اين مقاله سعی شده است که برخی از مشکلات يادگيری هندسه و راه حل هايي برای آموزش بهتر اين بخش از درس رياضی ارائه شود .
واژه هاي کليدي : هندسه – تقويت ذهن فضايي – بازی هندسی – بعد عملکردی
ابوجعفر محمد بن موسي خوارزمي با كنيه ابوعبدالله از دانشمندان بزرگ مسلمان و ايراني در زمينه رياضي، جغرافي و نجوم ميباشد. درباره زندگي او در حد اشارههايي كه در نوشتههاي تاريخ نگاران و جغرافيدانان مسلمان در آثار خود آوردهاند، ميدانيم. او يكي از بزرگترين دانشمندان زمان خود بوده است كه در خوارزم و بنا به قولي در سال 185 هجري قمري در منطقه خوارزم آسياي ميانه به دنيا آمد، او در ايام جواني در دربار مامون خليفه عباسي ميزيسته است و در قرن نهم براي تحصيل به هند اعزام شد و پس از بازگشت مسئول كتابخانه مامون بوده و در بيت الحكمه مشغول كار شد. بيت الحكمه يك بنياد علمي براي پژوهش و ترجمه نوشتههاي پيشينيان بود كه به دستور مامون ساخته شده بود. در شهر بزرگ بغداد فرمانروايان مسلمان از دانش پژوهان خواستند به ترجمه كتابهاي علمي و فلسفي به زبان عربي بپردازند، سپس دانشمندان از آن ترجمهها به عنوان پايهاي براي پژوهشهاي خودشان بهره گرفتند. دانش پژوهان در بيت الحكمه، آثار يونانيها، بابليها و فرهنگهاي ديگر را بررسي و ترجمه ميكردند. خوارزمي علم يوناني و هندي را با هم تلفيق كرد. |
|
|
|
پازل و مهارتهاي رياضي
مطالعات نشان ميدهد کودکان دو تا چهار سالهاي که مشغول بازي با پازل هستند، در حقيقت به بهبود مهارتهای استدلال فضایی خود ميپردازند. مهارتهای استدلال فضایی يا توانایی ذهنی چرخش اشکال، موضوعات مهمي در ریاضیات، علوم و مهندسی است.
يک روانشناس بهنام سوزان لوین(Susan Levine) و همکارانش اخیرا در یک مطالعه دريافتند، کودکان 2-4 سالهاي که با پازل بازی ميکنند، مهارتهای فضایی بهتري در ارزيابيهاي صورت گرفته آنها در سن 4 ½ سالگي کسب ميکنند. پس از کنترل تفاوتها در درآمد والدين، آموزش و کل ساير ورودیها، محققان اظهار ميکنند که ثابت شده است بازی با پازل بطور معنيداري در مهارتهای فضایی تاثير دارد.- مهارتها در ریاضیات، علوم و تکنولوژی مهم هستند و جنبه کلیدی در شناخت دارد.
در اوایل سالهای قبل از دبستان و در ادامه در بزرگسالی، تفاوتهای فردی و جنسیتی در مهارتهاي فضايي خاصي، به ویژه مهارت در چرخش ذهنی [اشیاء] وجود دارد و محققان در گزارشهاي چاپ شده در Developmental Science نيز اين موضوع را بيان ميکنند. از آنجايي که اين تفاوتها در دستيابي به تواناييهاي رياضي تاثير اثبات شدهاي دارند، امروزه مورد توجه خاصي قرار گرفتهاند. بهبود در آموزش رياضي براي بنياد ملي علوم (National Science Foundation) نيز نکته قابل توجهي است به طوري که در تحقيقاتي با اين موضوع سرمايه گذاريهاي قابل توجهي انجام داده است.
Soo-Siang Lim مدير پروژه آموزش علوم (NSF) در اين رابطه بيان ميکند که اين مطالعه آگاهي بيشتري از فرصتهای یادگیری برای کودکان در فعالیتهای روزمرهشان به ارمغان ميآورد.
این موضوع مهم است، زیرا این مطالعه و متعاقبا مطالعات بعدی بهطور بالقوه میتواند منجر به مداخلات نسبتا آسان و ارزان برای بهبود مهارتهای فضایی برای آموزش STEM شود.
آموزش STEM شامل علوم، فن آوری، مهندسی و ریاضیات است. فعالیتهایی مانند بازی پازل در سنين کودکي ميتواند زمینه را برای توسعه اين موارد مهيا سازد. طبق نظر پژوهشگران به طور خاص، مهارت و توانایی ذهنی تبدیل اشکال، یک عامل مهم در طي مراحل STEM، دريافت مدرک تحصيلي و حرفه است.
در اين رابطه Levine، متخصص برجسته در توسعه ریاضیات در کودکان اظهار ميکند : " کودکانی که به بازي پازل ميپردازند توانایی بيشتري در چرخش و تحليل اشکال دارند."
در مطالعه ابتدا بازی پازل در یک محیط طبیعی صورت گرفت. محققان 53 مورد از والدين کودکان با زمینههای اجتماعی و اقتصادی متنوع را برای یک دوره دو ساله دنبال کردند.
محققان تعاملات پدر و مادر کودک را در فیلم 90 دقیقهای که هر چهار ماه بین 26 و 46 ماهگی کودک رخ داده است، ثبت کردند.از پدر و مادر خواسته شد بصورت طبيعي با کودکان خود تعامل داشته باشند و در حدود نیمی از کودکان در نمونه حداقل یک بار با پازل بازي کردند.
والدين با درآمد بالاتر تمایل بيشتري به تعامل با کودکان در بازي پازل داشتند. هر دو مورد پسر و دختر که با پازل بازی کردند، مهارتهای فضايي خوبي داشتند، اما پسرها بيشتر به بازي با پازلهاي پیچیدهتر نسبت به دختران پرداختند و والدين پسرها از زبان فضايي بيشتري(مکالمات والدين و کودک) در طول بازی استفاده کرده و تعاملات بيشتري با کودکانشان نسبت به والدين دختران داشتند.
پسرها بهتر از دختران در انجام تبدیلات ذهنی در 54 ماهگی عمل ميکردند.
لوين(Levine) ميگويد : مطالعه بیشتري برای تعیین اینکه آیا بازی پازل و زبان مفاهیم فضایی را که کودکان گوش ميدهند(مکالمات والدين و کودک) حقيقتا روي توسعه مهارتهای فضایی کودکان تاثير دارد و همچنين برای بررسی اين که چرا تفاوت جنسي در پيچيدگي بازي و نوع تعاملات والدین با فرزند پسر و دختر وجود دارد. ما در حال حاضر در حال انجام یک مطالعه آزمایشگاهی هستيم که در آن از والدین خواسته شده به بازي پازل با پسران و دختران قبل از مدرسه خود بپردازند و پازلهايي یکسان به همه شرکت کنندگان ارائه شده است.
ما بدنبال يافتن پاسخ اين سوال هستيم که آیا والدين ورودي يکساني به فرزندان خود خواهند داد، وقتي که پازل در سطح سختي يکساني براي همه شرکت کنندگان است.
مطالعه نشان داد که والدين پسرها از زبان فضايي بيشتري استفاده ميکنند تا شرايط ساخت پازلهاي پيچيدهتر را مهيا نمايند. از طرف ديگر، تفاوت در ميزان تعاملات و بکارگيري زبان فضايي والدين ممکن است به دليل کلیشههای اجتماعی باشد که افراد مذکر را دارای مهارتهای فضایی بالاتر ميداند. لوین ميگويد: "یافتههای ما نشان میدهد که کيفيت تعاملات دختران و پسران در بازی پازل میتواند نشانهاي از توسعه جنبههاي شناخت باشد که در موفقیت در رشتههای STEM نقش خواهند داشت.
منبع :
محدده سوالوات: کل کتاب (خرداد ۱۳۹۱) |
آیا مطالب پیش نیاز و اساسی را، كه در سال های پیش به شما تدریس شده، همه را به خوبی به یاد دارید؟
آیا هر قسمت درس را به قسمت های كوچك تر و ساده تر تبدیل كرده اید یا یكباره آن را مطالعه نموده اید؟
آیا شما هنگام حل مسأله به اندازه ی كافی صبوری دارید؟ یا وقتی كه یك مسأله را نمی توانید حل كنید، میدان را خالی می كنید؟ یا با مطالعه ی مجدد و به كار بردن روش متفاوت و ابتكاری، پایداری می كنید؟
آیا شما می توانید نكته (یا نكات) دیگری را به این مطالب اضافه كنید؟
به شما پیش نهاد می كنیم بار دیگر شیوه ی مطالعه ی خود را در درس ریاضی با توجه به مطالب بالا، بازبینی كنید. امیدواریم ما را از نتایج بررسی های خود آگاه كنید تا انشاءا... در آینده بهتر به شما كمك كنیم.
اما برای بهتر فهمیدن مطالب ریاضی چه باید کرد؟
شما برای خواندن دقیق ریاضی نیاز به دانستن مفاهیم اولیه ی ریاضی دارید. مثلاً بدانید در جمع و تفریق یا ضرب و تقسیم اعداد صحیح باید چگونه رفتار کنید. در این صورت در اعداد کسری هم به مشکلی بر نخواهید خورد. یا بدانید چگونه می توان درست جذر گرفت که در حل مسائل جذر به شما کمک کند و ...
برای این کار، یعنی خواندن و فهمیدن درست ریاضی، بهتر است:
سر کلاس خوب و با دقت به توضیحات معلم گوش کنید. این مستلزم این است که سر کلاس حضور داشته باشید! یعنی غیبت کردن سر کلاس ریاضی برابر است با عقب ماندن از ریاضی.
سر کلاس تمرکز داشته باشید و سرا پا گوش باشید.
هر جا لازم است به زبان خودتان یادداشت برداری کنید.
هر موقع مشکلی داشتید همان جا سر کلاس از معلم خود بپرسید.
اشکالات خود را همراه با پاسخ صحیح آنها یادداشت کنید.
بعد از هر جلسه، نکات مهم را در دفتری یادداشت کنید؛ اگر رنگی باشد بهتر است (دفتر یا نوشته ها؟!).
سعی کنید تمرینات را خودتان حل کنید. زود خسته نشوید و برای حل آنها از متن کتاب هم کمک بگیرید.
سعی کنید ارتباط مطالب قبلی و جدید را پیدا کنید و از آنها در حل مسائل کمک بگیرید.
به تمرین کهای کتاب اکتفا نکنید و از تمرین های کمکی هم که در کتاب های کمک درسی وجود دارد، استفاده کنید. به شرط آنکه در این کتاب ها یا پاسخ تمرین ها نباشد یا در انتهای کتاب آمده باشد.
هرگز قبل از اینکه مبحثی را خوب یاد بگیرید، سراغ حل تمرین های آن نروید. باعث ناکامی در حل تمرین ها می شود.
موفق باشید.