اگر دبیران ریاضی نظر دانشآموزان خود را بسنجند خواهند دید که نیمی از آنان به درس ریاضی چنان منفی مینگرند که هر جلسه، خود را برای یاد نگرفتن آماده میکنند. برای تغییر نگرش در دانشآموزان راهکارهای گوناگونی را میتوان برشمرد، اما پر کاربردترین آنها عبارت است از:
یکم. تدریس جذاب
بهترین راه برای تغییر نگرش دانشآموزان تدریس جذاب است. بنابر نظرسنجی صورت پذیرفته در سایت انجمن ریاضیدانان جوان، حدود 67 درصد افراد تدریس جذاب را از میان گزینههای مختلف مانند صبر و حوصله، حل مثالهای گوناگون و...، مهمترین ویژگی معلم ریاضی دانستهاند. اگر دبیران محترم با به کارگیری روشهای مناسب مانند استفاده از ابزارهای گوناگون، محیطهای آموزشی متنوع، بازیهای آموزشی و... به تدریس خود جذابیت ببخشند، تأثیر شگرفی در تغییر نگرش دانشآموزان خواهد داشت.
دوم. تجربة موفقیت
بسیار مناسب است که دبیران ریاضی شرایطی را فراهم آورند تا دانشآموزان در آن شرایط به موفقیتی هرچند کوچک دست یابند. کسب تجربة موفقیت، ممکن است نگرش منفی دانشآموزان به درس ریاضی را تغییر دهد.
دوم. تشویق
چنانچه دانشآموزان پس از پاسخ گفتن به پرسشها، هرچند پرسش و پاسخهای ناچیز، تشویق شوند، ممکن است نگاهشان به درس ریاضی در گذر زمان مثبت شود؛ زیرا اینگونه محیط کلاس را عاملی برای تشویق خواهند یافت و از یادگیری لذت خواهند برد.
2. تدریس انتزاعی
توجیه نکردن دانشآموزان در مورد کاربردی بودن درس ریاضی و تدریس انتزاعی آن، سبب میشود آنان از لحاظ انگیزشی دچار افت گردند. اگر کاربردهای اصلی درس ریاضی مانند کارکردهای آن در زبان طبیعت و دیگر علوم، بالا رفتن قدرت تفکر و توانایی حل مسئله و... روشن شود انگیزة آنان برای یادگیری و تلاش برای مفهومسازی افزایش مییابد.
ب) علل فیزیکی
مهمترین علتهای مؤثر در کاهش علاقة دانشآموزان به آموزش ریاضیات، علتهای عمومی است که ممکن است بیتوجهی به آنها در دیگر دروس نیز علاقة دانشآموزان به آموختن را بکاهد. به سه مورد از این علتهای فیزیکی در زیر اشاره میشود:
1. فضای نامناسب برای توجه و تمرکز
دلایل متفاوتی ممکن است باشد که به کارگیری هرچه کاملتر هوش و تمرکز را منتفی کند؛ تدریس طولانی و خسته کننده، فضای فیزیکی نامناسب مانند گرما، سرما، نور زیاد یا کم، بالا بودن تعداد دانشآموزان یک کلاس، ایجاد فضای اضظراب و استرس و ... از این شمار است.
2. ملاک تدریس، کتاب یا جزوه
بعضی از دبیران کمتر از کتاب درسی برای آموزش مفاهیم استفاده میکنند و فقط تمرینات و کار در کلاسها مهم میپندارند و بیشتر به گفتن جزوه روی خوش نشان میدهند. این کار ممکن است آموزش را تا حدودی بهتر و منطبقتر با نظم فکری دبیر کند، اما دانشآموزان را از کتاب درسی دور میکند و باعث میشود که برای یادگیری کمتر به کتاب مراجعه کند و یادگیری درس را محدود به کلاس و معلم انگارد.
ج) اختلالات یادگیری(علل مغزی)
بیتوجهی به برخی اختلالات یادگیری در دوران کودکی عاملی دیگر است که سبب افت سواد ریاضی دانشآموزان میشود. این اختلالات به دلایل گوناگونی از جمله وراثت، آسیبهای دوران بارداری، آسیبها و بیماریهای دوران شیرخوارگی، سوء تغزیه در دوران شیرخوارگی و پس از آن ایجاد میشود.
مهمترین این اختلالات عبارت از اختلالات ادراکی ـ حرکتی، ناتوانیهای افتراق بینایی، ناتوانیهای بینایی ـ حرکتی و ناتوانیهای سرعت ادراکی است. دبیران با آگاهی از اینگونه اختلالات بهتر خواهند توانست دانشآموزانِ دارای اینگونه اختلالات را یاری کنند. منابع موجود و مشاوران و روانشناسان آموزشی میتوانند اطلاعات شایانی از این دست در اختیار دبیران گذارند و سپس دبیران با به کارگیری تمرینات خاص و آزمونهای پیشرفت تحصیلی، میتوانند دانشآموزان را از افت بیشتر سواد ریاضی نجات دهند و پیشرفت روزافزون آنها را سبب شوند.